حکم دادگاه برای این دو خبرنگار چیست؟
جزئیات پرونده نیلوفر حامدی و الهه محمدی
شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی پس از رسیدگی به پرونده متهمان نیلوفر حامدی و الهه محمدی، هر ۲ متهم را در ۳ عنوان اتهامی مجرم شناخته و رای خود را صادر کرد. خبرگزاری میزان- پس از برگزاری جلسات دادگاه و تحقیقات به عمل آمده، اخذ آخرین دفاع از متهمان و ملاحظه لوایح دفاعیه وکلای مدافع، شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران رای پرونده نیلوفر حامدی و الهه محمدی را صادر کرد.براساس رای صادره، خانم الهه محمدی به اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا، به تحمل ۶ سال حبس، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت کشور ۵ سال حبس و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به تحمل یک سال حبس محکوم شد. خانم نیلوفر حامدی نیز به اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا به تحمل ۷ سال حبس، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت کشور ۵ سال حبس و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به تحمل یک سال حبس محکوم گردید.
همچنین، هر ۲ متهم خانمها محمدی و حامدی با توجه به اقدامات ضد امنیتی به استناد بندهای پ، ح و ذ ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲، به عنوان مجازات تکمیلی به مدت ۲ سال از عضویت در احزاب، گروهها، دستهجات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی، رسانهها و مطبوعات محروم شدند. در رای دادگاه آمده است، ایام بازداشت به استناد ماده ۲۷ قانون مجازات اسلامی کسر و محاسبه خواهد شد. احکام صادره حضوری و ظرف ۲۰ روز در دادگاه تجدید نظر تهران قابل اعتراض هستند.
گفتنی است، درصورت تایید حکم از سوی دادگاه تجدید نظر، متهمان مجازات اشد (۶ سال حبس برای خانم الهه محمدی و ۷ سال حبس برای نیلوفر حامدی) را تحمل خواهند کرد. همکاری الهه محمدی و نیلوفر حامدی با پروژه سازمان مرتبط با وزارت امور خارجه آمریکا؛ ماموریت «سازمان اتحاد برای ایران» چه بود؟ الهه محمدی و نیلوفر حامدی ۲ خبرنگار بازداشت شده در جریان اغتشاشات پس از مرگ مهسا امینی بودند که با حکم دادگاه برای یکی از ۳ عنوان اتهامی خود یعنی همکاری با دولت متخاصم آمریکا به ۶ و ۷ سال حبس محکوم شدند.
سازمان اتحاد برای ایران یکی از سازمانهای غیرانتفاعی مرتبط با دولت آمریکاست که بهصورت مستقیم یا از طریق سازمانهای واسطه در حوزه توانمندسازی، آموزش، شبکهسازی و تقویت افراد تاثیرگذار در کشورهای هدف دولت آمریکا پروژههای متعددی را دنبال میکند؛ پروژهای که توسط این سازمان برای ایران طراحی شده بود پروژهای موسوم به «دیدهبان آزار» با مدیریت غنچه قوامی بوده است.
طبق اسناد به دست آمده، برخی ابعاد پروژه «دیدهبان آزار» با محوریت اقدام ذیل دنبال شده است:
بومیسازی فعالیتهای پروژه از طریق نهادهای مشروع داخلی
در روند تحقیقات مشخص شد که عامل اصلی این پروژه در داخل کشور الهه محمدی بوده که بهصورت آگاهانه ضمن مدیریت اکانتهای مربوط به شبکههای اجتماعی نسبت به تولید محتوا، اقدامات میدانی و هماهنگی میان شبکه مرتبطین پروژه در داخل اقدامات قابل ملاحظهای را انجام داده است. محمدی با تدوین دستورالعمل برای اعضای دیدهبان، توزیع در شهرها و دانشگاهها، تهیه گزارشات متعدد، ترجمه، طراحی سوالات مطرح شده در خصوص دیدهبان آزار، جمعآوری نظرسنجی اینستاگرامی، همکاری در تدوین کتاب و ... به فعالیت در پروژه دیدهبان آزار پرداخته است.بهطور کلی محمدی در کلیه امور محتوایی و اجرایی پروژه در داخل کشور نقش محوری داشته و برای غنچه قوامی بهعنوان عنصر اصلی خارج نشین فعالیتها را ساماندهی میکرده است.
نیلوفر حامدی نیز درباره نقش خود در این پروژه اذعان میکند: «دیدهبان کارش را از سال ۹۶ آغاز کرد و من اواخر سال ۹۷ ارسال محتوا به این مجموعه را شروع کردم گاهی اوقات هم با سوژههایی که خودم داشتم برای دیدهبان مینوشتم». حامدی با معرفی دایره مرتبطان پروژه دیدهبان آزار در خارج از کشور و عناصری که به واسطه غنچه قوامی نقشی در جریان اجرای پروژه داشتند، تصویر دقیقتری از ارتباط آنها با موسسات وابسته به آمریکا ارائه میدهد.
نیلوفر حامدی در مراحل بازجویی خود، به حضور در دوره «خود مراقبتی» اقرار کرده است. دورههای ستاد نفوذ با عنوان دوره خود مراقبتی که به سفارش مجریان پروژههای نفوذ، غالبا بهصورت آنلاین با حضور اساتید خارجی و ایرانی برگزار میشود، تلاش دارد تا با ارائه راهکارهایی به فعالان مدنی نسبت به تغییر الگوی رفتاری و کنشگری جامعه هدف از انفعالی به مطالبهگر اقدام کند. یکی از آموزههای اصلی این دورهها، حمایت حداکثری سازمانهای مجری و رسانههای همراستا با ستاد نفوذ در وزارت خارجه آمریکا، از دانشآموختگان خود بهعنوان سربازان تغییرات اجتماعی در اجرای اهداف دشمن در داخل کشور است. نیلوفر حامدی ضمن برقراری همچنین نسبت به حضور در چند دوره آموزشی حضوری (دوره آموزشی جمهوری چک در زمستان ۱۳۹۸) و آنلاین (در قالب موسسه ضدایرانی ایران آکادمیا، از موسسات همکاری وزارت خارجه آمریکا)، مشارکت داشته است.
باتوجه به اقرارهای خانم حامدی، وی از ابعاد دورههای برگزار شده، اطلاع داشته و به صورت کاملا رایگان در این دورهها شرکت کرده است. برخی از اقدامات نیلوفر حامدی در راستای اجرای محورهای آموزشی شورای دموکراسی در جمهوری چک، عبارتند از: نقشآفرینی در گروهسازی، شبکهسازی، ایجاد همگرایی میان عناصر داخل و خارج کشور و هشتگسازی در پروندههای امنیتی. نیلوفر حامدی وی در خصوص نقش تیم دیدبان آزار در تولید محتوای مربوط به مرگ مهسا امینی نیز اقرار کرده است.
مدل خبرسازی و بهرهبرداری رسانههای خارج کشور از ظرفیت و دسترسی خبرنگاران فعال در پروژه دیدهبان آزار در قائله ایجاد شده به بهانه فوت خانم مهسا امینی گواه این مسئله است که حامدی با خبرنگاران رسانههایی همچون بیبیسی، ایران اینترنشنال و ایران وایر از جمله افرادی همچون آرش بهمنی (اینترنشنال) الهام یزدیها ا (ینترنشنال) پیام یونسی پور (اینترنشنال)، فاطمه جمال پور (کارمند بیبیسی) مریم دهکردی (ایران وایر) مولود حاجیزاده (اینترنشنال نگین شیرآقایی (بیبیسی) نیز ارتباط داشته است.
فیلم
اینفو
.
اقدامات مجرمانه الهه محمدی؛ از تبانی با سازمانها، رسانهها و عناصر وابسته به وزارت امور خارجه آمریکا تا نقشآفرینی در اغتشاشات خیابانی
همکاری با دولت متخاصم آمریکا
یکی از موراد اتهامی محمدی همکاری با دولت متخاصم آمریکا است، وی با انجام تبانی با سازمانها، رسانهها و عناصر وابسته به وزارت امور خارجه آمریکا برای اجرای پروژه دیدهبان آزار و در راستای کمپینسازی و جنبشسازی برای براندازی نرم و بسترسازی جهت ایجاد اغتشاشات خیابانی در پوشش مسائل اجتماعی اقدام کرده بود. سازمان موسوم به اتحاد برای ایران از جمله سازمانهای غیرانتفاعی مرتبط با دولت آمریکاست که پس از فتنه ۸۸ راهاندازی و سابقهای ۱۳ ساله در انجام پروژههای نفوذ و تغییرات اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران دارد.
اتحاد برای ایران بهصورت مستقیم یا از طریق سازمانهای واسطه در حوزه توانمندسازی، آموزش، شبکهسازی و تقویت افرادتاثیرگذار در کشورهای هدف دولت آمریکا پروژههای متعددی را دنبال میکند. پروژهای که با هدایت این سازمان برای ایران طراحی شده بود پروژه موسوم به «دیدهبان آزار» با مدیریت غنچه قوامی است، در روند تحقیقات مشخص شده که عامل اصلی این پروژه در داخل کشورمحمدی بوده که بهصورت آگاهانه ضمن مدیریت اکانتهای مربوط به شبکههای اجتماعی نسبت به تولید محتوا، اقدامات میدانی و هماهنگی میان شبکه مرتبطین پروژه در داخل اقدامات قابل ملاحظهای را انجام داده است.
محمدی در کلیه امور محتوایی و اجرایی پروژه در داخل کشور نقش محوری داشته و برای غنچه قوامی بهعنوان عنصر اصلی خارج نشین فعالیتها را ساماندهی میکرده است. شرکت در دوره آموزشی امنیت ارتباطات سازمان اسمال مدیا ترکیه، وابسته به وزارت امورخارجه آمریکا و شرکت در دوره آموزش جنبشسازی آنلاین سازمان ایران آکادمیا، یکی از مراکز وابسته به موسسه آمریکایی خانه آزادی از همدستان وزارت امورخارجه آمریکا از جمله موارد دیگرهمکاری محمدی با سازمانهای مرتبط با دولت آمریکا محسوب میشود.
اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم برضد امنیت کشور
اقدام علیه امنیت ملی بهواسطه نقشآفرینی در اغتشاشات خیابانی ایجاد شده در موضوع فوت مهسا امینی و همچنین حمله به نیروهای امنیتی نیز یکی دیگر از اقدامات مجرمانه محمدی بوده است.
محمدی بهعنوان عنصر اصلی تیم دیدهبان آزاردر داخل کشور حول پرونده فوت مهسا امینی اقداماتی مانند تولید محتوای گسترده و مستمر در راستای ناامن سازی جامعه توسط این نهاد، ارتباط با منبع اصلی تولید خبر در تلویزیون ایران اینترنشنال، حضور میدانی در مقابل بیمارستان در زمان فوت مهسا امینی و جمعآوری اطلاعات (بدون اجازه خانواده مرحومه) و انتشار آن، جمعآوری اطلاعات اغتشاشات رویداده در آن روز و اطلاعرسانی در جهت اهداف رسانههای فارسیزبان خارج ازکشور، القای خشونت سیستماتیک و محور قرار دادن مسئله قتل مهسا امینی، طراحی و انتشار فراخوان اولین تجمعات و اغتشاشات صورت پذیرفته بعد از فوت مهسا امینی در مقابل مجلس شورای اسلامی و بلوار کشاورز و حضور مستمر در اغتشاشات و حمله به نیروهای امنیتی را انجام داده بود.
فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران
محمدی همچنین به تبلیغ علیه نظام بهواسطه شبکهسازی و گروهسازی از عناصر موسوم به کنشگران فمنیستی بهمنظور تولید محتوا و اقدام خیابانی پرداخته است. محمدی این اقدامات را بهواسطه فعالیت در پروژه دیدهبان آزار در داخل کشور دنبال میکرده است. از جمله این اقدامات میتوان به فعالیتهای صورت گرفته در ایامی مانند ۸ مارس، کمپینسازی و هشتگسازی و فشار به نهادهای تصمیمگیر برای اجرای سیاستهای موسسه آمریکایی، مدیریت گروههای فمنیستی با هدف هماهنگی و تبادل نظر بین فعالان رسانهای زن فمنیست در جهت انتشار محتوا، ایجاد تشکل، مطالبهگری و جریانسازی در این زمینه اشاره کرد.
سرانجام پس از برگزاری جلسات رسیدگی به این اتهامات، دادگاه باعنایت به گزارش وزارت اطلاعات و اقاریر صریح و ضمنی محمدی، وی را در مورد اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا به تحمل ۶ سال حبس، در مورد اتهام احتماع و تبانی برای ارتکاب جرم برضد امنیت کشور به تحمل ۵ سال حبس و درمورد اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به تحمل یکسال حبس محکوم کرده است. محمدی همچنین بهمدت ۲ سال از عضویت دراحزاب، گروهها، دستهجات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی، رسانهها و مطبوعات محروم شده است. جزئیات اقدامات مجرمانه الهه محمدی در گزارشهای بعدی منتشر خواهد شد.
مقاومت اصلاح طلبان به چه معناست؟
عنوان واکنش ها در روزنامه های اصلاح طلب
نظر حقوقدان متخصصِ بی تخصص
واکنش به حکم این دو جاسوس خبرنگار
طبیعی است که عده ای چه خبرنگار همکار، چه روزنامه نگار، چه وکیل و چه متخصصان دیگر با چند ماده تبصره قانونی بخواهند این حکم را فاقد ارزش و ناعادلانه جلوه دهند بنابراین از این اقدامات نباید رنجور بود زیرا عده ای آبرو و هویتشان بسته به تبرئه این دو جاسوس خبرنگار است. آن اصل اساسی که نباید فراموش شود این است که این دو جاسوس خبرنگار عامدانه و آگاهانه و به قصد ایجاد تشویق با برنامه ای از قبل طراحی شده اقداماتی انجام دادند که به آشوب و کشته شدن چندین هموطن ما انجامید و این جرم کمی نیست. حال اینکه برخی وکلا می خواهند هر جور شده احکام صادره را زیر سوال ببرند جای تعجب ندارد. مانند اینکه برخی وکلا می دانند از باطل دفاع می کنند و برای کسب منفعت شان این کار را انجام می دهند آن هم با استفاده از قوانین جزایی همین کشور!
در زیر یادداشت ها و قلم فرسایی های برخی وکلا و روزنامه نگاران که در توهم و تمارض ید طولا دارند می آوریم:
یک حکم، پنج پرسش و یک تذکر
اگرچه مفاد دادنامه منتشر نشده و از محتوای آن اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی انتشار خبر محکومیت بدون ورود در جزئیات، پرسشهایی را در ذهن تداعی میکند. اگر در متن حکم بدوی، به این پرسشها پاسخ حقوقی و دقیقی داده نشده باشد، قاعدتاً رسیدگی به این پرونده در مرحله تجدیدنظر و یا اعاده دادرسی در دیوانعالی کشور مستلزم دقت حقوقی بیشتری خواهد بود.
چون دسترسی به محتویات و مستندات پرونده ندارم، در این یادداشت صرفاً پرسشهایی را طرح کرده و امیدوارم که در راستای تنویر افکار عمومی، به این پرسشها پاسخی شایسته داده شود.
این سوالات حاوی یک پرسش کلی و چند پرسش در خصوص اتهامات سهگانه انتسابی است که به تفکیک بیان میشود:
پرسش اول: کیفرخواست و متعاقباً حکم محکومیت باید شامل: موضوع اتهام، دلایل تحقق ارکان مادی، قانونی و معنوی و در نهایت ادله انتساب جرم به متهم باشد. در این پرونده سه اتهام موضوع مواد ۵۰۸ و ۶۱۰ و ۵۰۰ قانون مجازات(کتاب تعزیرات) به این دو نفر منتسب شده است. پرسش نخست و اصلی اینجاست که با لحاظ تفسیر مضیق از قوانین جزایی اولاً: آیا اعمال ارتکابی توسط نیلوفر و الهه، عیناً وفق اجزای تشکیلدهنده این جرائم سهگانه در قانون صورت پذیرفته است؟! و ثانیاً: آیا دادگاه در حکم صادره ادله تحقق این جرایم و نیز دلایل انتساب آن به نیلوفر و الهه را طبق موازین قانونی احراز کرده است؟!
الف)همکاری با دولت متخاصم آمریکا :
مطابق ماده ۵۰۸ قانون مجازات هر کس با دُول خارجی متخاصم به هر نحو علیه جمهوری اسلامی ایران همکاری نماید به مجازات قانونی محکوم میگردد. پرسش دوم: میدانیم که واژه ترکیبی «دولت متخاصم» در قوانین جزایی ایران تعریف نشده است و قطعاً مرجع قضایی در مقام رسیدگی، صلاحیت تعریف این اصطلاح را ندارد. برای رفع این نقص قانونی دو راه بیشتر نداریم. یا باید متخاصم را در معنایی مضیق، محدود به دولتهایی بدانیم که فیالحال با کشورمان در حال نزاع مسلحانه و جنگ نظامی قرار دارند و یا در جهت رفع شبهه و تردید در متخاصم بودن دولتی مشخص، از مبادی ذیربط از جمله وزارت امورخارجه استعلام کنیم.
مسلم است که ایران اکنون در حالت جنگ نظامی با آمریکا نیست. از طرف دیگر، اخیراً دولت ایران به استناد «پیمان مودت» منعقده با دولت آمریکا، به جهت نقض عهد این کشور با وضع تحریمهای ظالمانه، شکایتی حقوقی علیه آمریکا در دیوان بینالمللی دادگستری طرح کرد که منجر به پیروزی حقوقی مقدماتی کشورمان نیز شد. حال پرسش این است که دادگاه بر چه مبنای قانونی، دولت آمریکا را متخاصم شناخته است؟! در دشمنی دولت آمریکا با کشورمان حرفی نیست ولی ما برای محکوم کردن اشخاص به اتهامات انتسابی، ناچار از حرکت در چارچوب قانون هستیم. محکومیت متهمان بهموجب دادنامه باید توجیه قانونی شود نه توجیه سیاسی و امنیتی.
پرسش سوم: این دو روزنامهنگار با کدام بخش از دولت آمریکا همکاری داشتهاند و مستندات آن چیست؟!
اصطلاح «دولت» و ارکان و نهادها و افراد مرتبط با آن، معنای مشخص و محدودی دارد. «دولت» در معنای کلی عبارت است از قوای حاکمه در هر کشور که شامل قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضائیه است. باید مشخص شود که این دو روزنامهنگار مشخصاً با کدام قسمت از حاکمیت در آمریکا مرتبط بودهاند. آیا با وزارت خارجه آمریکا ارتباطی داشتهاند یا با مجلس نمایندگان و سنا و...؟! در ماده ۵۰۸ صراحتاً از واژه«دولت»استفاده شده است. بر این اساس مؤسسات غیردولتی و NGO ها و مراکز آموزشی و تحقیقاتی و... که اهدافی غیردولتی دارند، از دایره شمول مفهوم«دولت»خارجاند و همکاری یا شرکت در جلسات آنها نمیتواند مصداق ارتکاب جرم باشد. البته اگر ارتباط مستقیم برخی تشکلهای آمریکایی با دولت آمریکا از طریق ادله قانونی، منجمله با استعلام از وزارت امور خارجه محرز شود، ارتباط با آن تشکل میتواند مصداق ارتباط با دولت خارجی قلمداد شود.
ب) اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت کشور:
با توجه به مفهوم و منطوق ماده 610 قانون مجازات، این جرم عبارتست از تشریک مساعی دو یا چندنفر برای عملی کردن یک هدف مجرمانه علیه امنیت کشور. عنصر مادی ارتکاب این جرم «توافق اولیه» افراد با یکدیگر، برای انجام عمل مجرمانهای علیه امنیت داخلی یا خارجی است. عنصر معنوی این جرم نیز «قصد عملی کردن آن توافق اولیه» است که احراز آن در نیت تبانیکنندگان ضروری است. ضمناً تنها عنصر مادی «توافق اولیه» و عنصر معنوی «قصد عملی کردن توافق» از جانب تبانیکنندگان کافی نیست، بلکه احراز «هدف مشترک» بین تبانیکنندگان نیز ضرورت دارد.
پرسش چهارم: با توجه به ضرورت احراز مراتب و شرایط تحقق جرم اجتماع و تبانی، نیلوفر حامدی و الهه محمدی با چه فرد یا افرادی تبانی کرده و توافق اولیه و مشترک نمودهاند که با اقدامات خود، امنیت داخلی ایران را به خطر بیندازند؟! آیا فرد یا افراد مشخصی بهعنوان همپیمانان این دو خبرنگار مشخص و تعیین شدهاند یا خیر؟
پ) تبلیغ علیه نظام
وفق ماده ۵۰۰ قانون مجازات هر کس علیه نظام جمهوری اسلامی ایران یا به نفع گروهها و سازمانهای مخالف نظام به هر نحو فعالیت تبلیغی نماید، مستحق مجازات است. به پیروی از اصل تفسیر مُضیق در حقوق کیفری باید گفت: جرم «فعالیت تبلیغی علیه نظام» شامل آن دسته از تبلیغاتی میشود که علیه کلیت و ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران شامل جمهوریت، اسلامیت و تمامیت ارضی کشور و به قصد براندازی از طریق «سلاح تبلیغ» انجام شود. ضمن آنکه استفاده از ترکیب «فعالیت تبلیغی» به جای واژه تبلیغ در ماده ۵۰۰ به نحو وسیعی از دامنه شمول این جرم کاسته و نشانگر ضرورت وجود نوعی تکرار و استمرار در تبلیغ است. به عبارت دیگر چون در اینجا صرفاً از سلاح زبان و قلم توسط مرتکب استفاده شده، قانونگذار آن را جز در حالت تکرار و استمرار جرم نشمرده است.
پرسش پنجم: نیلوفر حامدی و الهه محمدی کدام تبلیغ را بهطور مکرر علیه ارکان نظام یا به نفع گروههای معاند انجام دادهاند که شایسته حداکثر مجازات مقرر برای این جرم شناخته شدند؟!
نویسنده هیچ اطلاعی از جزئیات پرونده، روند رسیدگی و مفاد احکام صادره ندارد و این پرسشها به معنای عدم رسیدگی قضایی دقیق به پرونده الهه و نیلوفر نیست بلکه صرفاً در مواجهه با اطلاعیه مرکز اطلاعرسانی قوه این سوالات به ذهن هر فرد آشنا به مسائل حقوقی خطور میکند. امیدوارم اگر این پرسشها پاسخ درخور و دقیق حقوقی در مرحله رسیدگی بدوی نیافته است، در مراحل رسیدگی بعدی این نقیصه جدی برطرف شود. ممکن است برخی اقدامات الهه محمدی و نیلوفر حامدی مصداق عنوان مجرمانهای دیگر، مانند نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و... باشد ولی صدق عناوین مجرمانه مندرج در حکم محکومیت صادره، منوط به پاسخ دقیق به این پرسشها است.
و اما تذکر پایانی یادداشت: نیلوفر و الهه بیش از یک سال است که در بازداشت موقت به سر میبرند. با لحاظ مقررات حاکم در آئین دادرسی کیفری، ادامه بازداشت این دو تا زمان قطعیت حکم محکومیت، نهتنها هیچ وجاهت قانونی ندارد بلکه ممکن است در نحوه رسیدگی حقوقی به این پرونده نیز شبهاتی ایجاد کند. امیدوارم با درایت مسئولان عالیرتبه در دستگاه قضایی این دو نفر تا زمان صدور حکم قطعی آزاد شده و با لحاظ حساسیت موضوع نزد افکار عمومی، رسیدگی به اتهامات آنان در مرحله تجدیدنظر با دقت قانونی و منطق حقوقی بیشتری بهعمل آید. دوباره تکرار میکنم که پذیرش یک حکم قضایی در افکار عمومی بسته به قابل توجیه بودن آن از منظر حقوقی است ولاغیر.
واکنش فعالان سیاسی و رسانهای به احکام روزنامهنگاران
یک فیلم نگرانکننده
احمد زیدآبادی، فعال سیاسی و رسانهای هم به ویدئوی منتشرشده از فعالیتهای این دو خبرنگار در خبرگزاری میزان اشاره کرد و در کانال تلگرامی خود نوشت: «معنای این فیلم این است که در کشور ما هیچ مشکلی در هیچ زمینهای وجود ندارد و اگر روزنامهنگاری به قصد تغییر رفتارها و سیاستهای حاکم در هر زمینهای بکوشد و ارتباطی بگیرد و یا برای کمک به افشای ابعاد یک اتفاق ناخوشایند، اقدام به پرسوجو و تحقیق از افراد مختلف کند، تلاشش جز همکاری با آمریکا به منظور سرنگونی نظام تفسیر دیگری ندارد.» زیدآبادی تاکید کرد: «فیلم جرمی از دو خبرنگار را اثبات نمیکند، اما از نوع نگاه دستگاههای رسمی نسبت به پدیده آزادی مطبوعات پرده برمیدارد. مگر کار روزنامهنگاران در دیگر کشورها چیست؟ تهیهکنندگان این نوع فیلمها چطور تا این اندازه با آزادی فعالیت رسانه و حرفه روزنامهنگاری در دنیای امروز ناآشنا و بیگانهاند؟ آیا انتظارشان این است که عموم رسانهها و روزنامهنگاران کاملاً در خدمت حکومت و سیاستهای آن باشند؟»
تحلیل حقوقی حکم روزنامهنگاران
کامبیز نوروزی، حقوقدان هم در گفتوگو با «دیدارنیوز» رای دادگاه دو خبرنگار را مایه شگفتی خواند و از بعد حقوقی احکام را تحلیل کرد: «این دو روزنامهنگار هرکاری کرده باشند نمیتوانند متهم به همکاری با دولت متخاصم آمریکا شده باشند، چون اصولاً ایران از لحاظ حقوقی دارای رابطه مخاصمه با دولت آمریکا نیست. دولت متخاصم دولتی است که طرف جنگ است و دولت متخاصم را مقامات ارشد امنیتی و امور وزارت خارجه تعیین میکنند. ایران درحال حاضر اگرچه اختلافات سیاسی و حقوقی بسیار زیادی با دولت آمریکا دارد ولی با دولت آمریکا مخاصمه ندارد.» این حقوقدان به سایر عناوین اتهامی این حکم هم اشاره کرد: «در اجتماع و تبانی حداقل دو نفر باید حضور داشته باشند. همچنین این دو روزنامهنگار برای کار معینی با همدیگر باید دیگران هماهنگی، برنامهریزی و طراحی بکنند تا این کار را مشترکاً انجام دهند. همچنین آن کار باید برای اقدام ضدامنیت کشور بوده باشد و از نظر عنصر روانی هم آگاه باشند به اینکه فعالیت آنها ضدامنیت کشور است، مگر در دادنامه چه چیزهایی پیدا کردهاند که این دو روزنامهنگار با یکدیگر یا با افرادی دیگر اجتماع و تبانی کردهاند که علیه امنیت کشور اقدام کنند؟» نوروزی ادامه داد: «خبر منتشرشده هیچ اطلاعاتی به ما نمیدهد و این امر تردیدبرانگیز است. همچنین دادگاه این دو روزنامهنگار نیز به شکل غیرعلنی برگزار شد. نمیتوانند توقع داشته باشند که با این اطلاعات محدود که از این خبر مهم منتشر شده اقناع حقوقی و وجدانی برای کارشناسان حقوقی و افکار عمومی ایجاد شود.»
اتهام همکاری با دولت متخاصم معنای حقوقی ندارد
یوسف مولایی، استاد بازنشسته رشته حقوق بینالملل دانشگاه تهران در گفتوگو با «امتداد» اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا را تشریح کرد: «دولتهایی که روابط دوستانهای ندارند متخاصم محسوب نمیشوند. به هر حال مناسبات این دولتها در سطوح مختلف، همچنان برقرار است. اگر تهران و واشنگتن در تخاصم قرار داشتند، تحت هیچ شرایطی در مورد هیچ موضوعی نباید مذاکره میکردند. درحالیکه در موضوعات مختلف شاهد مذاکرات ایران و آمریکا از کانالهای آشکار و محرمانه هستیم.» او تاکید کرد: «اگر آمریکا، متخاصم شناخته میشد، هموطنانی که در این کشور ساکن هستند در صورت بازگشت به ایران باید دچار مشکلات جدی میشده یا از ورود آنها به کشور جلوگیری میشد. در هیچ سند بینالمللی نیامده که تهران و واشنگتن در جنگ به سر میبرند.» این حقوقدان ادامه داد: «اگر دولت آمریکا متخاصم است، چگونه هیئت بلندپایه ایرانی در سفر به این کشور، ویزا میگیرد؟ یا اینکه در مورد مسائل مختلف مذاکره صورت میگیرد؟» او در ادامه با اشاره به احکام صادرشده برای دو خبرنگار گفت: «متاسفانه شاهد بودیم که خبرنگاران، نیلوفر حامدی و الهه محمدی با استناد به عنوان اتهامی ارتباط با دولت متخاصم آمریکا با احکام سنگین هفت و شش سال حبس محکوم شدهاند. با تاسف میبینیم که دستگاه قضائی، خیلی با نظرات کارشناسی کاری نداشته و معمولا با منابع امنیتی مشورت میکند.» /هم میهن
اعتراض انجمن صنفی به احکام صادرشده برای الهه محمدی و نیلوفر حامدی
چرا خبرنگاران باید تنبیه شوند
در متن این بیانیه با اشاره به تلاشهای این نهاد صنفی برای آزادی همکاران زندانی آمده است: «انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران در طول یک سال گذشته بارها از طریق نامهنگاری با مسئولان ارشد کشور و دیدار با مقامهای محترم قضائی و اجرائی و... کوشیده زمینه رفع اتهام و آزادی این دو همکار خود را فراهم کند. عمیقا متأسفیم که هیچیک از توضیحات و رایزنیهای پیشین مورد توجه قرار نگرفت. صدور احکام سنگین برای روزنامهنگارانی که با اطلاع مدیران مسئول و سردبیرانشان اخبار مربوط به درگذشت خانم مهسا امینی و وقایع پس از آن را اطلاعرسانی کرده بودند، نشاندهنده وضعیت دشوار فعالیت حرفهای روزنامهنگاری در ایران است. لازم به یادآوری است که اتفاقات پیشآمده برای مرحوم مهسا امینی و حوادث تلخ پس از آن ناشی از سیاست اشتباه گشت ارشاد بود که کشور بابت آن متحمل هزینههای گزاف شد. چرا خبرنگاران و روزنامهنگاران باید به علت سیاستهای اشتباه گشت ارشاد تنبیه شوند؟».
همچنین در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: «احکام این دو روزنامهنگار با استناد به اتهاماتی چون ارتباط با دولت متخاصم، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم بر ضد امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام صادر شده است. بسیاری از حقوقدانان در طول ماههای گذشته در نوشتهها و گفتههایشان استفاده از این عناوین اتهامی را برای الهه محمدی و نیلوفر حامدی از نظر موازین حقوقی نامتناسب ارزیابی کرده و آن را محل اشکال دانستهاند. روشن است که دستگیری این دو نفر پس از انتشار گزارشهای مربوط به حوادث سال گذشته رخ داد و اگر قرار بود همکاران ما به اتهاماتی که در این احکام عنوان شده مجرم شناخته شوند، میبایست در زمان وقوع جرم دستگیر میشدند».
در پایان این بیانیه مخالفت انجمن صنفی روزنامهنگاران به این حکم آمده و تأکید شده است: «انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران با این حکم مخالف است و آن را نمیپذیرد. اما امیدوار است حکم صادره از سوی قضات محترم دادگاه تجدیدنظر با رعایت دقیق آیین دادرسی و حقوق متهمین نقض شود و این دو روزنامهنگار هرچهسریعتر آزاد شوند. همچنین تأکید داریم که اقناع افکار عمومی با برگزاری دادگاههای غیرعلنی (چه غیرعلنی اعلامشده و چه غیرعلنی اعلامنشده) و استناد به مدارکی که در دادگاه علنی مورد بررسی قرار نگرفته بهویژه در شرایط فعلی کشور ناممکن است».
نامه به رهبری برای آزادی
همچنین چندی پیش رئیس هیئتمدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران خبر داده است که نامهای به رهبری برای عفو الهه محمدی و نیلوفر حامدی نوشته شده است. اکبر منتجبی گفته است: «تقریبا 100 روزنامهنگار در سراسر کشور بازداشت شدند و همچنان هم برخی از دوستان ما در بازداشت به سر میبرند. در آخرین جلسهای که انجمن درباره الهه محمدی و نیلوفر حامدی با یکی از بزرگان داشت، دوباره خواستار رفع و رجوع این مسئله شدیم، کمااینکه مدتی قبل نیز انجمن صنفی نامهای به رهبری نوشت و تقاضا کردیم که این دو خبرنگار را نیز مشمول عفوی کنند که بهواسطه آن 80، 90 هزار نفر آزاد شدند». /شرق
معرکه رسانهای آمریکا برای 2 محکوم امنیتی
فارس پلاس؛ روایت روز - شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی پس از رسیدگی به پرونده متهمان نیلوفر حامدی و الهه محمدی، هر ۲ متهم را در ۳ عنوان اتهامی مجرم شناخته و رای خود را صادر کرد. براساس رای صادره، نیلوفر حامدی به اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا به تحمل ۷ سال حبس، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت کشور ۵ سال حبس و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به تحمل یک سال حبس محکوم شد.
همچنین الهه محمدی به اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا، به تحمل ۶ سال حبس، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت کشور ۵ سال حبس و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به تحمل یک سال حبس محکوم شد. انتشار این خبر با واکنش منفی رسانههای معاند و رسانههای منتسب به جریان غربگرا در داخل مواجه شد.
پیش از این رسانه های اصلاحطلب در داخل به بهانه سالگرد اغتشاشات، مدعی شدند که چرا «نیلوفر حامدی» و «الهه محمدی» دو خبرنگار روزنامه های شرق و هم میهن، همچنان در زندان بوده و آزاد نشدهاند. همزمان رسانه های فارسی زبان در خارج از کشور اعم از بیبیسی، اینترنشنال، رادیوفردا، صدای آمریکا و... پیگیر وضعیت این دو خبرنگار هستند.
در آبان سال گذشته، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه بیانیه مشترکی را منتشر کردند. در بخشی از این بیانیه با اشاره به اقدامات «نیلوفر حامدی» آمده بود:« ردّ اطلاعاتی و عملّیاتی تعدادی از عناصر مذکور در اغتشاشات اخیر و پیش از آن نیز مشاهده و حسب مورد اقدام مقتضی بهعمل آمده است. بهعنوان مثال انتشار اولین عکس از مرحومه امینی روی تخت بیمارستان توسط «ن.ح» صورت گرفت که از آموزشدیدگان همین دورهها در خارج از کشور بود. او با استفاده از پوشش خبرنگاری از اولین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته، به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهتدار پرداخت.»
در این بیانیه همچنین درباره نحوه عملکرد «الهه محمدی» تصریح شده بود:«همچنین است اقدامات «الف.م» که با استفاده از همان پوشش با حضور فوری در شهرستان سقز، به تحریک اطرافیان مرحومه، کارگردانی برخی صحنهها و انعکاس اخبار و تصاویر جهتدار از مراسم تشییع، تدفین و تجمعاتِ شکلگرفته در آن شهر به ایفای مأموریت پرداخت. این فرد نیز آموزشدیدهی دورههای رژیم مافیایی آمریکا در کشورهای خارجی است؛ ضمن آنکه هر دو نفر نقش منابع اولیهی خبرسازی برای رسانههای بیگانه را ایفا کردهاند.»
در بیانیه مذکور درباره نحوه آموزش این دو نفر تاکید شده بود:« سرویسهای جاسوسی غربی و صهیونیستی دورههای «آموزش مربیان جنگهای ترکیبی» برای تعداد قابل توجهی از عناصر مرتبط و از پیش نشان شده برگزار و به آنها مأموریت دادهاند که آموختهها را به دیگران منتقل و بر مبنای آنها به صورت تشکیلاتی عمل نمایند... متولی دورههای مذکور وزارت خارجه آمریکا میباشد که از حمایت کامل سرویس جاسوسی C.I.A و تعداد معتنابهی از مؤسسات، بنیادها، دانشگاه ها و اندیشکدههای به اصطلاح غیردولتی استفاده مینماید. اطلاعات موثق حاکی است که رژیم غاصب صهیونیستی و تعدادی از کشورهای اروپایی، جملگی ذیل هدایت سیا با این پروژه همکاری مینمایند...
مفاد دورهها در فشردهترین تعبیر در چارچوب مؤلفههای «جنگ ترکیبی و براندازی نرم» تعریف میشود. ذیل این راهبرد، سرفصلهایی با اسامی و عناوین موجه و غالباً انسان دوستانه اما در عمل پیجوی راهبردها و خطمشی دولت و دستگاههای اطلاعاتی آمریکا می باشند؛ همچون: شبکهسازی و کمپین سازی در موضوعات گوناگون و از عناصر مختلف، توانمندسازی زنان، تولید بهانههای حقوق بشری علیه ایران و گزارش به مبادی تعیین شده، توانمندسازی سندیکاهای تحت امر، آموزش وجوه مختلف نافرمانی مدنی، پرورش رهبران جوانِ گوش به فرمان، کنشگری بهاصطلاح مدنی، خبرنگاری و خبرسازی در دوره بحران و...»
مدیران رسانه های اصلاحطلب که در سالگرد اغتشاشات نسبت به بازداشت و زندانی شدن این دو نفر اعتراض کرده اند، اصلا به این سوال پاسخ نمی دهند که اگر این دو فرد صرفا خبرنگاران معمولی بودهاند، چرا رسانه های دشمن اینچنین از آنان دفاع کرده و نسبت به وضعیت آنان ابراز نگرانی میکنند.
در این میان حتی «جیسون رضاییان» جاسوس دوتابعیتی نیز به میدان آمده بود و از این دو نفر دفاع کرده بود. لازم به ذکر است که جیسون رضاییان یکی از افرادی است که در پوشش خبرنگار، سال های متمادی در ایران برای اربابان خود جاسوسی میکرد. وی از سال ۸۳ در پوشش خبرنگار «سانفرانسیسکو کرونیل» به ایران رفت و آمد داشت و به ویژه در فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ با جمعآوری اخبار لحظهبهلحظه از اغتشاشات از سوی منابع میدانی در تهران و ارسال آن به پایگاههای خبری ضدانقلاب، ارائه اخبار و تحلیل از وضعیت کشور به اتاق فکر وزارت خارجه، کنگره و سنای آمریکا و برخی نهادهای مرتبط با لابی «آیپک» و انتشار اخبار کذب از اوضاع شهر تهران در نشریات مختلف ، نقش موثری ایفا کرد.
وی در سال ۹۱ این بار در پوشش خبرنگار «واشنگتن پست» به ایران آمد و از طریق نزدیکی به سیاسیون و افراد مهم دولتی به اسناد و اطلاعات سیاستهای داخلی و خارجی ایران دسترسی پیدا کرد تا اینکه در تیرماه ۹۳ دستگیر شد و کاخ سفید برای آزادی وی، ۱.۷ میلیارد دلار پرداخت کرد. حال حمایت چنین جاسوس مشهوری از نیلوفر حامدی و الهه محمدی، موضوعی است که جای تأمل بسیاری دارد.
دولت های آمریکا، کانادا و آلمان از سال گذشته تاکنون حدود ۱۳ جایزه به این دو نفر اعطاء کرده اند. به عنوان نمونه در ماههای گذشته باشگاه ملی مطبوعات آمریکا مهمترین جایزه بخش بین الملل خود را به نیلوفر حامدی و الهه محمدی اعطاء کرد. علاوه بر این، کاخ سفید صراحتا نسبت به بازداشت این دو فرد اعتراض کرده است.
سوالی که در ذهن ایجاد می شود این است که آیا این حجم عملیات رسانهای صرفا برای بازداشت دو خبرنگار معمولی صورت می گیرد؟! آیا آمریکا نگران حرفه خبرنگاری در ایران است؟!
عملیات روانی رسانه های معاند درخصوص نیلوفر حامدی و الهه محمدی با دو هدف عمده صورت میگیرد. اول آنکه با قهرمانسازی از این دو، زمینه را برای تحریک افکار عمومی و نهادهای بین المللی برای تحت فشار گذاشتن دستگاه قضایی ایران در صورت صدور حکم فراهم کنند و دوم اینکه این پیام و به عبارتی دلگرمی به شبکه همکار در داخل ایران داده شود که در صورت بازداشت و لو رفتن، آنها را تنها نخواهند گذاشت.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}